آگاهی از برند یا Brand Awareness یکی از مفاهیم اساسی در حوزه بازاریابی و مدیریت برند است که به میزان شناخت و تمایز یک برند در ذهن مصرفکنندگان اشاره دارد. این مفهوم نه تنها نشاندهنده شناخت عمومی از یک برند است، بلکه شامل احساسات، تداعیها و تجربیاتی است که مشتریان با آن برند دارند.
آگاهی برند میتواند بهعنوان شاخصی برای اندازهگیری موفقیت کمپینهای تبلیغاتی و استراتژیهای بازاریابی عمل کند. هرچه این آگاهی بیشتر باشد، احتمال انتخاب آن برند توسط مصرفکنندگان نیز افزایش مییابد. این مقاله آژانس دیجیتال مارکتینگ جینجر، به بررسی ابعاد مختلف آگاهی از نام تجاری، اهمیت آن در استراتژیهای بازاریابی و تاثیر آن بر تصمیمگیریهای خرید مصرفکنندگان میپردازد.
آگاهی از برند چیست؟
برند، ابزاری قدرتمند در دنیای کسبوکار است که به شرکتها کمک میکند تا بازار خود را تشکیل دهند و با مشتریانشان ارتباط برقرار کنند. آگاهی برند (Brand Awareness) به میزان شناخت مخاطبان از یک برند خاص اشاره دارد. این شناخت میتواند از طریق نام، لوگو، محصولات، خدمات یا حتی شعار برند ایجاد شود. به عبارت سادهتر، هر چقدر مردم بیشتر در مورد برند شما بدانند، آگاهی برندتان بالاتر است. اجازه دهید برای روشن شدن بحث، ابتدا مبحث برند را با هم بررسی کنیم.
-
تعریف برند
برند را میتوان بهعنوان شناخته شدن یک محصول، خدمات، شرکت، سازمان یا هر موجودیت دیگر توسط مشتریان و بازار تعریف کرد. برند، یک هویت است که در ذهن مشتریان شکل میگیرد و شامل نام، لوگو، سبک طراحی، شعار، فیلمها، تبلیغات و سایر عواملی است که به مشتریان کمک میکند محصول یا خدمات موردنظر را از بین رقبا تشخیص دهند.
اهمیت برند در دنیای کسبوکارهای امروزی را نمیتوان انکار کرد. یک برند قوی، اعتماد مشتریان را جلب کرده و تأثیر بزرگی در تصمیمگیری آنها برای خرید خواهد داشت؛ لذا برندها قدرتمندترین ابزارهای بازاریابی هستند که در جذب و حفظ مشتریان، نقش بسزایی دارند. شما میتوانید به روشهای مختلفی همچون تبلیغات و شارژ اکانت گوگل ادز خود، ارائه خدمات حرفهای، کمپینهای آنلاین و آفلاین، برند خود را به جامعه معرفی کنید.
عوامل تشکیل دهنده یک برند
برند سازی شامل چندین عامل است که به شما اجازه میدهد تا در ذهن مشتریان هک شده و تأثیرگذار باشید. برخی از این عوامل عبارتاند از:
- نام برند: نام برند، اولین و مهمترین عاملی است که مشتریان با آن در تماس هستند. نام برند باید یکتا، آسان در تلفظ و قابل به یادآوردن باشد.
- لوگو: لوگو نیز یکی از عوامل تشکیلدهنده برند است. یک لوگو منحصربهفرد و جذاب میتواند برند را در ذهن مشتریان بهخوبی جا انداخته و یادآوری برند را افزایش دهد.
- شعار: شعار نیز همچون لوگو، در تعریف برند نقش بسزایی دارد. یک شعار قوی و متناسب با ارزشها و اهداف برند، مشتریان را جذب کرده و برند شما را از رقبا متمایز خواهد کرد. برای داشتن یک شعار موثر میتوانید از متخصصان مشاوره دیجیتال مارکتینگ کمک بگیرید.
- کیفیت محصول یا خدمات: کیفیت محصول یا خدمات ارائه شده توسط یک برند، عاملی است که در تصمیمگیری مشتریان تأثیرگذاری بسیاری دارد. برندهایی که بهترین کیفیت را ارائه میدهند، در بازار رقابتی بهسرعت شناخته شده و مشتریان جدید را جذب میکنند.
انواع آگاهی برند
آگاهی از برند چیست؟ آگاهی برند یکی از مهمترین عناصر در بازاریابی و مدیریت برند است که تأثیر زیادی بر موفقیت کسبوکارها دارد. این مفهوم به میزان شناخت و پذیرش یک برند در ذهن مشتریان اشاره دارد و به اشکال مختلفی ظاهر میشود. درک انواع این آگاهی برای تدوین استراتژیهای مؤثر بازاریابی ضروری است، زیرا هر نوع از آگاهی برند، از شناخت ساده لوگو تا تداعیهای عمیق احساسی، نقش متفاوتی در تصمیمگیریهای خرید مشتریان ایفا میکند.
در ادامه به بررسی انواع آگاهی برند ازجمله آگاهی شناختی، عاطفی و عملکردی میپردازد و اهمیت هر یک از آنها را در ایجاد و تقویت جایگاه برند در بازار تحلیل میکند.
-
فراخوان نام تجاری یا Brand recall
برند recall به برندی اشاره دارد که در حافظه بلندمدت مصرفکننده جایگاه ویژهای دارد و در لحظه تصمیمگیری خرید، بهعنوان اولین گزینه مطرح میشود. مصرفکنندگان معمولاً تعداد محدودی برند را بهعنوان گزینههای اصلی خرید خود انتخاب میکنند. بهعنوان مثال، فهرست برندهای شوینده در ذهن یک فرد، معمولاً به 6 نام محدود میشود و برای تور گردشگری، این تعداد به 2 نام میرسد.
لیست برندهای شناخته شده برای افراد، یکسان نیست. عواملی مثل وفاداری به برند، سبک زندگی و نیازهای شخصی، در این تفاوت نقش دارند. برای مثال، یک خانم خانهدار که بهطور مرتب از محصولات شوینده استفاده میکند، نسبت به یک مرد شاغل، با برندهای بیشتری در این حوزه آشنا است.
-
تشخیص برند یا Brand recognition
تشخیص برند به توانایی مصرفکننده در شناسایی یک برند خاص، معمولاً از طریق نشانههای بصری مانند لوگو، رنگها، فونتها یا حتی صداها گفته میشود؛ به عبارت دیگر، هنگامی که یک مصرفکننده بتواند یک برند را به سرعت و بدون نیاز به فکر کردن زیاد از سایر برندها تشخیص دهد، به معنای آن است که آن برند دارای سطح بالایی از تشخیص است.
به عبارت سادهتر، وقتی شما یک لوگو را میبینید و بلافاصله میگویید “این کوکاکولا است”، این یعنی شما تشخیص برند بسیار خوبی نسبت به کوکاکولا دارید. یا وقتی کسی یک بسته قرمز رنگ با حرف M بزرگ میبیند، بلافاصله متوجه میشود که این یک بسته مکدونالد است.
مقالات مرتبط:
-
بالاترین جایگاه در ذهن مخاطب (TOMA)
وقتی درباره یک محصول سوال میشود، اگر نام یک برند به سرعت به ذهنمان خطور کند، یعنی آن برند دارای Top-of-mind awareness بالایی است. وقتی به دنبال محصولی خاص میگردیم، اولین برندی که به یاد میآوریم، نشاندهنده قدرت ماندگاری آن برند در ذهن ماست. تعدادی انگشتشمار از برندها موفق میشوند به بالاترین سطح آگاهی در ذهن مشتریان برسند و این امر به آنها برتری رقابتی قابل توجهی میدهد.
همانطور که گفته شد TOMA به این معناست که یک برند اولین چیزی است که وقتی به یک دسته محصول یا خدمات خاص فکر میکنیم، به ذهنمان میرسد. بهعنوان نمونه در بسیاری از کشورها، اولین برندی که پس از نام نوشابه، در ذهن مشتری شکل میگیرد، کوکاکولا است.
دیجیتال مارکتینگ یکی از قدرتمندترین ابزارها برای افزایش آگاهی برند است و این دو به شدت با هم مرتبط هستند. شما برای درک بیشتر مطالب این مقاله میتوانید درباره اینکه دیجیتال مارکتینگ چیست، دانش بیشتری کسب کنید.
-
تسلط برند یا Brand dominance
تسلط برند به معنای جایگاه برتر و نفوذ یک برند خاص در بازار است، بهطوری که این برند بهعنوان رهبر شناخته شده و سهم قابل توجهی از بازار را به خود اختصاص داده است. یک برند مسلط معمولاً بهعنوان اولین گزینه در ذهن مشتریان قرار دارد و توانایی بالایی در تأثیرگذاری بر تصمیمات خرید مشتریان دارد.
بهعنوان مثال در صنعت تلفنهای هوشمند، تبلتها و کامپیوترها، اپل به دلیل طراحی خاص، اکوسیستم قوی و وفاداری مشتریان، بهعنوان یک برند مسلط شناخته میشود. بسیاری از افراد، آیفون را بهعنوان اولین گزینه برای خرید تلفن همراه انتخاب میکنند.
مدلهای Brand Awareness
در جدول زیر، مدلهای آگاهی برند شامل شناخت، اثر و رغبت به همراه توضیحات مربوط به هر کدام ارائه شده است:
مدل آگاهی برند | توضیحات |
شناخت (Recognition) | این مدل بر آگاهی شناختی تمرکز دارد و به توانایی مشتریان در تشخیص و شناسایی یک برند در میان سایر برندها اشاره میکند. این نوع آگاهی در مواقعی مهم است که مشتری در حال خرید یا انتخاب محصول باشد و برند باید بهگونهای باشد که به راحتی توسط مشتری شناسایی شود. |
اثر (Impact) | این مدل بر اثرگذاری برند بر ذهن و احساسات مشتریان تأکید دارد. برندهایی که توانستهاند اثر عمیقی بر مشتریان بگذارند، معمولاً با احساسات مثبت و تداعیهای قدرتمند همراه هستند. این اثر میتواند از طریق تبلیغات، تجربه مشتری، یا تداعیهای فرهنگی ایجاد شود. |
رغبت (Preference) | این مدل به سطحی از آگاهی اشاره دارد که در آن مشتری نه تنها برند را میشناسد، بلکه آن را به سایر برندها ترجیح میدهد. در این حالت، مشتری به دلیل تجربیات مثبت یا ارتباطات احساسی با برند، تمایل دارد آن را بهعنوان اولین انتخاب خود در خریدهای آینده قرار دهد. |
مزایای آگاهی از برند
همانگونه که گفته شد در دنیای رقابتی امروز، آگاهی برند برای هر شرکت و کسبوکاری بسیار اهمیت دارد. برند یکی از اصلیترین داراییهای هر سازمان است که در فرایند توسعه و رشد کسبوکار تأثیر قابلتوجهی دارد. در ادامه این مقاله، قصد داریم تا دلایل اهمیت آگاهی از نام تجاری را با شما بررسی نماییم.
- جلبتوجه مخاطبان
با ایجاد یک برند قوی و ایجاد Brand Awareness، میتوانید توجه مخاطبان خود را جلب کنید. داشتن یک برندینگ قوی باعث میشود که مخاطبان به شما و محصولات یا خدماتتان توجه بیشتری داشته باشند. آگاهی برند منجر به ایجاد یک هویت مشخص برای شرکت شما میشود و این هویت میتواند در ذهن مخاطبان ماندگار شود.
- تفاوت سازی در بازار
اگر بخواهید از رقبا در بازار متمایز شوید، باید توانایی ایجاد تفاوت را داشته باشید. با ایجاد یک برند قوی، میتوانید خود را از رقبا متمایز کنید. مشتریان به دنبال تجربههای خاص و متفاوت هستند و اگر برند شما این تفاوت را بهخوبی منعکس کند، میتوانید بهراحتی سهم قابلتوجهی از بازار را به خود اختصاص دهید.
- جلب اعتماد مشتریان
یک برند قوی باعث ایجاد اعتماد در مشتریان میشود. وقتی که مخاطبان شما با برند و همچنین کیفیت و ارزش ارائه شده توسط شما آشنا هستند، احتمال ترجیح دادن محصولات و خدمات شما بر رقبا بیشتر میشود. اعتماد مشتریان به برند شما بهراحتی میتواند به تبلیغات مثبت شفاهی و افزایش فروش شما کمک کند. شما با استفاده از یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ مناسب به این هدف برسید.
- رشد و توسعه بیشتر
با ایجاد یک برند قوی و آگاهی از آن، میتوانید در راستای رشد و توسعه کسبوکار خود قدم بردارید. یک برند قوی در بازار رقابتی میتواند به شما کمک کند تا بازارهای جدید را بهتر پوشش دهید و محصولات یا خدمات جدید را با موفقیت عرضه کنید. برند شما میتواند بهعنوان یک نشانه تأیید برای مشتریان جدید و قدیمی شما عمل کند و در موفقیت کسبوکار شما تأثیرگذار باشد.
- رتبهبندی بالاتر در گوگل
با ایجاد محتوای مرتبط و کیفیت بالا درباره برند خود و بهینهسازی آن برای موتورهای جستجو، میتوانید رتبهبندی بالاتری در گوگل داشته باشید. برای این کار، باید به اصول و روشهای بهینهسازی سئو سایت توجه کنید و محتوایی را ارائه دهید که باعث جذب ترافیک و مخاطبان جدید شود. همچنین، ایجاد لینکهای ورودی (بک لینک) باکیفیت به وبسایت شما نیز میتواند به بهبود رتبهبندی در گوگل کمک کند.
چگونگی ایجاد یک برند قوی
ایجاد یک برند قوی نیاز به برنامهریزی و استراتژی دقیق دارد. لازم است تا این برنامهریزی ذیل استراتژی کلان بازاریابی شما تدوین شود تا بیشترین و مطلوبترین نتیجه را حاصل کند. در ادامه برخی از راهکارهای مؤثر در برند سازی را با شما مرور خواهیم نمود. همچنین در صورتی که به مبحث بازاریابی علاقهمند هستید، مقاله «بازاریابی چیست» میتواند دید جامع و کاملی را در اختیار شما قرار دهد.
- تحلیل بازار و رقبا
قبل از شروع به ایجاد برند، باید بازار را بهخوبی تحلیل کرده و رقبا را بررسی کنید. این اطلاعات به شما کمک میکنند تا استراتژی مناسبی برای جذب مشتریان و تمایز از رقبا ایجاد کنید.
- ارتباط مؤثر با مشتریان
ارتباط مؤثر با مشتریان نقش بسیار مهمی در ایجاد برند قوی دارد. باید به نظرات و نیازهای مشتریان گوش کنید و سعی کنید با ارائه خدمات و محصولات بهتر، آنها را راضی نگه دارید.
- خلق اعتماد
میدانیم آگاهی از برند چیست و به مشتریان اعتماد میبخشد. زمانی که مشتریان با برندی آشنا و آگاه هستند، احساس اعتماد بیشتری نسبت به محصولات یا خدمات ارائه شده توسط آن برند خواهند کرد.
- استفاده از رسانههای اجتماعی
رسانههای اجتماعی ابزاری قوی برای ایجاد برند قوی هستند. با استفاده از پلتفرمهای اجتماعی مختلف، میتوانید برند خود را به مشتریان جدید معرفی کرده و بازخورد آنها را دریافت کنید.
- تجربه بهتر کاربر
بهبود تجربه مشتری از محصول یا خدمات شما، میتواند در ایجاد برند قوی تأثیرگذار باشد. با ارائه تجربهای منحصربهفرد به مشتریان، میتوانید اعتماد و وفاداری آنها را جلب کنید.
آموزش اندازهگیری آگاهی از نام تجاری
برای اینکه بهطور دقیق جایگاه کسبوکار و برند خود در بازار را بررسی کنید، نیازمند روشهای کمی و کیفی متفاوتی هستید. با سنجش میزان آگاهی برند خود، در واقع متوجه میشوید که تمامی تلاشها و کارهایی که در این حوزه انجام دادهاید تا چه میزان ثمربخش بوده است.
البته به یاد داشته باشید که شاید هرگز بتوانید بهطور کاملاً دقیق میزان Brand Awareness خود را مشخص کنید؛ اما با استفاده از روشهای مختلف اندازهگیری، جایگاه برند خود را بهطور تقریبی در بازار مشخص خواهید نمود. در ادامه ما انواع روشهای کمی و کیفی اندازهگیری این آگاهی را با شما مرور خواهیم نمود.
-
سنجش Brand Awareness با ابزارهای کمی
یکی از بهترین روشهای در سنجش کمی Brand Awareness، بررسی Direct Traffic یا ترافیک مستقیم سایت است. در این وضعیت شما اطلاعات نسبتاً دقیقی در خصوص تعداد افرادی که آدرس سایت شما را در گوگل سرچ نموده و بهاینترتیب وارد سایت شدهاند، کسب مینمایید.
طبیعی است که آگاهی برند شما باید بسیار قوی باشد تا آدرس سایت شما در ذهن مخاطب هک شده و برای جستجوی محصول ارائه شده، مخاطب مستقیماً وارد سایت شما شود. برای افزایش ترافیک مستقیم، کسبوکارها عموماً از کمپینهای آنلاین و آفلاین استفاده میکنند.
همچنین شما میتوانید با مقایسه میزان ترافیک مستقیم سایت خود قبل و بعد از اجرای یک کمپین، اطلاعات مفیدی در خصوص میزان آگاهی برند خود کسب نمایید. از طرفی از طریق ابزار هاتجر میتوانید به تحلیل رفتار کاربری که وارد سایت شما شده، بپردازید. برای کار با این ابزار مقاله هاتجر چیست را مطالعه کنید.
ارزیابی میزان ترافیک سایت یا Site Traffic Numbers نیز نشاندهنده میزان ورودیهای سایت شماست. البته به یاد داشته باشید که در این حوزه سئو، انواع بک لینک، تبلیغات گوگل ادز و… نیز بر میزان ترافیک سایت تأثیرگذار است؛ اما بهطورکلی یکی از شاخصهای اندازی Brand Awareness شماست.
درنهایت ارزیابی Social Engagement یا میزان درگیری مخاطب با برند شما در شبکههای اجتماعی نیز، یکی دیگر از معیارهای اندازهگیری آگاهی از برند خواهد بود. این درگیری شامل لایک، کامنت، اشتراکگذاری، ذخیره و… میگردد.
-
سنجش Brand Awareness با ابزارهای کیفی
جهت سنجش آگاهی برند، روشهای کیفی در کنار روشهای کمی مفید واقع میشوند. این روشها میتوانند دید عمیقی نسبت به وضعیت و جایگاه برند شما برای مخاطب را نشان دهند. در ادامه چند نمونه از ابزارهای کیفی را با هم بررسی خواهیم نمود.
استفاده از سیستم Google Alerts یک امکان است که با فعالکردن آن، هر زمان شخص یا سازمانی در خصوص نام برند شما و یا کلیدواژههای موردنظرتان مطلبی منتشر کند، شما مطلع میشوید. بهاینترتیب میتوانید میزان درگیری و توجه کاربران به برند خود را تا حدودی ارزیابی نمایید.
ابزار Social listening، یکی دیگر از ابزارهایی است که به سنجش جایگاه برند شما بهصورت کیفی کمک میکند. به کمک این ابزار هر زمان در شبکههای اجتماعی tag یا mention شوید، از این موضوع مطلع شده و میتوانید بهسرعت واکنش لازم را نشان دهید.
در نهایت استفاده از پرسشنامههای آنلاین هم میتواند در ارزیابی Brand Awareness به شما کمک کند. بهعنوانمثال اگر کاربری از شما خرید انجام داد، میتوانید با ارسال یک پرسشنامه آنلاین، نظر وی را در خصوص کسبوکار خود جویا شوید.
استراتژیهای افزایش آگاهی برند
داشتن استراتژی در هر مرحله از کار، میتواند کمک بسیاری به شما داشته باشد. باتوجهبه اینکه در خصوص Brand Awareness نیز استراتژیهای بسیار متفاوتی در بازار وجود دارد، شناخت انواع استراتژیها و انتخاب بهترین گزینه، قطعاً میتواند در حصول به نتیجه برای شما تأثیرگذار باشد. در ادامه ما قصد داریم تا شناختهشدهترین استراتژیهای برند سازی را با شما به اشتراک بگذاریم.
-
ثبات در پیامهای تبلیغاتی
یکی از استراتژیهای افزایش آگاهی برند، ثبات در پیام تبلیغاتی است. اگر پیامهای تبلیغاتی شخص یا شرکت، در یک بازه زمانی کوتاهمدت، متغیر باشد و ادعاهای متفاوتی ارائه کند، احتمالاً مخاطبان به آن توجه نمیکنند و برند را بهخوبی به یاد نمیآورند. یک مثال بسیار خوب در این حوزه، برند کوکاکولا است. جالب است بدانید که این شرکت از اویل ۱۸۹۰ پروژه برند سازی و آگاهی از برند خود را آغاز نموده و تاکنون تغییرات بسیار اندکی را در برند خود ایجاد کرده است.
-
توجه به پشتیبانی از مشتری
یکی از استراتژیهای بسیار تأثیرگذار بر برند شما، نحوه پشتیبانی از مشتریان است. درصورتیکه شما نتوانید بهدرستی مشکلات مشتریان خود را شنیده و در گام بعد، یک راهحل مناسب ارائه نکنید، ممکن است شهرت کسبوکار شما تا حد بسیار زیادی آسیب ببیند.
احتمالاً برای شما هم پیشآمده است که دوستان یا آشنایان یک برند را به شما پیشنهاد بدهند. مثلاً ممکن است یکی از دوستانتان طراحی سایت خود را به یک شرکت خدمات دیجیتال مارکتینگ بسپارد و این شرکت در زمان تعیین شده، سایت موردنظر را طراحی نماید. بهاینترتیب احتمالاً دوست شما این شرکت را به همه آشنایان معرفی خواهد کرد و موجب افزایش رتبه سایت شما میشود.
حال تصور کنید به یک رستوران میروید و پس از مدت زیادی انتظار، غذای شما سرد سرو میشود. همچنین پس از اینکه مشکل خود را به مدیریت رستوران انتقال دادید، با برخورد ناملایم و عدمپذیرش از سوی آنها مواجهه شوید. طبیعتاً نهتنها دیگر به این رستوران بازنمیگردید، بلکه احتمالاً به تمامی دوستان خود هم پیشنهاد میکنید که به این رستوران نروند. لذا با همین مثالهای ساده مشاهده میکنید که تا چه میزان پشتیبانی از مشتری میتواند در خوشنامی برند شما تأثیرگذار باشد.
-
تعامل مداوم با مشتریان در شبکههای مختلف
تعامل مستمر با مشتریان، مخاطبان و جامعه هدف از طریق شبکههای اجتماعی اهمیت بالایی دارد. برای تعامل مؤثر، باید به موضوعات تخصصی کسبوکار خود و همچنین، موضوعات کمتر تخصصی مانند موضوعات شخصی، سرگرمی، مسابقه و… توجه کرد. همواره به یاد داشته باشید که انسانها چندبعدی هستند و زندگیشان تنها به موضوعات کاری محدود نمیشود.
بهعنوانمثال، جینجر در صفحه اینستاگرام خود، علاوه بر بررسی موضوعات تخصصی حوزه دیجیتال مارکتینگ، انواع مسابقات، جشنوارههای فصلی و موضوعات عمومی را نیز معرفی میکند. بهطورکلی تعامل با مخاطبان در شبکههای اجتماعی نباید محدود به موضوعات تخصصی و آموزشی باشد، بلکه باید محتوا و موضوعات گستردهتری را در نظر گرفت تا بتوان بهطور جذاب و متنوع با مخاطبان ارتباط برقرار کرد و نیازها و علاقههای آنها را برآورده کرد.
-
همکاری با سایر برندها
مشارکت با سایر برندها، یکی از روشهایی است که به افزایش آگاهی از نام تجاری کمک میکند. در این راستا، میتوانید همکاران کسبوکار خود را پیدا کنید که به مشتریان شما کمک کنند تا بهتر از محصول یا خدمت شما استفاده کنند. بهعنوانمثال، برای تولیدکننده کرم دست و صورت، همکاری با متخصصان پوست و مو میتواند یک گزینه مؤثر باشد.
این متخصصان مانند شما، با مخاطبان هدف در ارتباط هستند و تأثیرگذاری میکنند. از طریق همکاری با این افراد، مخاطبان جدید به کسبوکار شما جذب میشوند و ارزش برند شما نیز افزایش مییابد. در سطح جهانی، مثالهای بسیاری از همکاری بین برندها وجود دارد و احتمالاً یکی از جذابترین آنها همکاری بین Red Bull و GoPro است.
هر دو برند Red Bull (نوشیدنی انرژیزا) و GoPro (دوربینهای فیلمبرداری) متوجه شدند که دارای مخاطبان مشترکی هستند. این مخاطبان به دنبال هیجان، ماجراجویی و ورزشهای پرخطر بودند، مانند دوچرخهسواری در کوهستان، شیرجه زدن از ارتفاع و پاراگلایدینگ.
دوربینهای GoPro به ورزشکاران اجازه میدهند در حین ورزش، فیلمبرداری از محیط را انجام دهند. GoPro برای تبلیغ دستگاه خود، رویدادهای ورزشی در محیطهای طبیعی برگزار میکند و Red Bull نیز بهعنوان اسپانسر این رویدادها عمل میکند.
-
استراتژی بازاریابی ارجاعی
برنامهریزی بازاریابی ارجاعی یا Referral Marketing، با ارائه جایزه یا مشوق، برای جلب مشتریان جدید و افزایش آگاهی برند، مؤثر است. در این استراتژی مشتریان، محصول یا خدمت شما را به دوستان و آشنایان خود توصیه میکنند و این منجر به افزایش شهرت برند شما میشود؛ لذا با استفاده از این روش، تبلیغات خود را با هزینه کمتری از طریق مشتریان خود انجام میدهید. یکی از مثالهای سادهتر این روش، تشویق اسنپ و تپسی برای معرفی خدمات آنها به دوستان است. در این بازاریابی ارجاعی شما با معرفی این خدمات، سفر رایگانی دریافت میکنید.
-
استفاده از کمپینهای آفلاین
ممکن است تصور کنید که در دنیای دیجیتال امروزی، شیوههای بازاریابی سنتی چندان کاربردی نیستند؛ اما لازم است بدانید که بخشی از استراتژی بازاریابی دیجیتال شما همواره میتواند مربوط به بنر، ارسال بروشور و… باشد. فقط کافی است به شناخت درستی از اینکه بازاریابی چیست، رسیده باشید.
-
استراتژی فریمیوم
مدل کسبوکار فریمیوم که گوگل از آن استفاده گستردهای میکند، به معنای ارائه خدمات رایگان به همراه خدمات ویژهای که هزینهای در بردارند، است. با استفاده از این مدل، مشتریان و جامعه هدف میتوانند قبل از پرداخت هزینه، برند را تجربه کنند و در نتیجه فرایند خرید آنها سادهتر میشود. این روش به مشتریان این امکان را میدهد تا بدون هیچ هزینهای با شما آشنا شوند.
احتمالاً تجربه استفاده از یک نرمافزار ادیت عکس یا ساخت ویدئو را دارید. بسیاری از خدمات این نرمافزارها رایگان بوده و فقط لوگو خود را در قسمتی از ویدئو قرار میدهند. همچنین ممکن است شرکت سازنده این برنامهها به شما پیشنهاد دهند که اگر میخواهید کیفیت بالاتری برای خروجی خود داشته باشید، لازم است تا نسخه پولی را دریافت کنید.
-
استراتژی تولید محتوای رایگان
تولید محتوا در حال حاضر یک ابزار و روش برای رقابت بوده و میتواند بهعنوان پل ارتباطی شما و جامعه هدف شناخته شود. علاوه بر مقالات وبسایت؛ ویدئوها، کلیپها، اینفوگرافیکها، انیمیشنها و پادکستها نیز انواع محتوای رایگانی هستند که ارزش ایجاد برای مشتریان را دارند.
هر تخصصی میتواند محتوای رایگانی در زمینه مربوط به خود تولید کند؛ بهعنوانمثال، متخصص تغذیه میتواند درباره عادتهای صحیح و غلط تغذیه، مربی ورزشی درباره شیوههای صحیح ورزش برنامهنویس درباره کد نویسی و شرکت تبلیغاتی در خصوص تبلیغات در تلگرام محتوا تولید کند.
با تولید محتوا، هر کسبوکاری میتواند ارتباط بهتری با مخاطبان خود برقرار کند. محتوای رایگان و کاربردی اعتماد مخاطب را بالا میبرد و اگر ارزشمند باشد، ارزش به اشتراکگذاری را دارد و به افزایش شناخت برند شما کمک میکند.
-
توسعه هویت و شخصیت برند
توسعه شخصیت و هویت برند باعث افزایش قدرت تعاملی شما و راحتی مخاطبان در صحبت کردن درباره شما میشود. استفاده از تصاویر و روایتهای مناسب در کمپینهای بازاریابی شما میتواند سهم آوای برند شما را تقویت کند. امروزه پادکستها بهعنوان یکی از روشهای بازاریابی محتوایی محبوبیت بسیاری به دست آوردهاند. ساخت پادکست در حال حاضر نسبت به چند سال گذشته آسانتر شده است و میتواند بهعنوان یک محتوای آموزشی، آگاهیبخش و سرگرمکننده مورداستفاده قرار گیرد.
اینفوگرافیک نیز با جذابیت و قابلیت جذب مخاطبان مورد استقبال قرار میگیرد. این نوع محتوا با ارائه اطلاعات موردنیاز به شیوهای جذاب، آگاهی برند را افزایش میدهد. همچنین میتوانید از قالبهای آماده و گرافیستهای فریلنسر برای تولید اینفوگرافیک استفاده کنید.
استفاده از اقلام تبلیغاتی کاربردی و رایگان نیز میتواند به افزایش شناخت از برند شما کمک کند. مثلاً استفاده از پد موس، فلش کامپیوتر، گلدان، پاور بانک و خودکار میتواند مفید باشد. البته برای تحقق این هدف، این اقلام باید کاربردی باشند.
از داستانسرایی بهعنوان یکی از ابزارها برای تأثیرگذاری بر مخاطب استفاده کنید. داستانهایی که حس غرور، شادی و کنجکاوی را در مخاطب ایجاد میکند و ارزش به اشتراکگذاری را دارد. همچنین، داستانها میتوانند فرایند اعتماد به برند را تسریع کنند. تبلیغات کلیکی و PPC یک راه دیگر برای دیده شدن در فضای دیجیتال است و میتواند به شما در پروموشن کمک کند. تبلیغات بنری و تبلیغات ویدئویی نیز میتوانند به افزایش این آگاهی کمک کنند.
اشتباهات رایج در Brand Awareness
حال که با ابزارها و استراتژیهای مختلف آگاهی برند آشنا شدید، اجازه دهید تا چند مورد از رایجترین اشتباهات در حوزه Brand Awareness را با هم بررسی کنیم. به یاد داشته باشید که این اشتباهات میتواند خسارتهای جبرانناپذیری را به برند شما وارد کند؛ لذا بسیار مهم است تا استراتژی برند خود را بهطور مداوم بررسی نموده و از اشتباهات احتمالی جلوگیری نمایید. شما میتوانید با داشتن یک ماتریس SWOT درست، در استراتژیهای مارکتینگ خود، اشتباهات و معایب را شناسایی کنید.
-
فقدان اتفاقنظر در خصوص برندینگ
یکی از اشتباهات رایج در حوزه Brand Awareness شامل اختلافنظر در خصوص تعریف آگاهی از برند است. مثلاً ممکن است از دیدگاه مدیرعامل شرکت، آگاهی برند به معنای آگاهی جامعه از برند شرکت باشد، اما از نگاه یک مدیر بازاریابی، این آگاهی، به معنای آگاهی افرادی باشد که میتوانند به خریدار تبدیل شوند.
همچنین از نظر واحد فروش، ممکن است به معنای آگاهی مشتریان درباره رقبا باشد. واحد روابط عمومی نیز میتواند این آگاهی را معادل آگاهی اصحاب رسانه درباره برند شرکت در نظر بگیرد. این اختلافنظر میتواند به اتلاف وقت و انرژی منجر شده و در نهایت باعث شود تا به اهداف اصلی برندینگ خود نرسید.
لذا بسیار مهم است تا قبل از آغاز هر کمپین آگاهی برندی، در خصوص هدف و مفهوم Brand Awareness خود، با سایر بخشهای شرکت به توافق برسید. بهاینترتیب میتوانید یک استراتژی هدفمند و البته بلندمدت برای معرفی کسبوکار خود به جامعه تدوین نمایید.
-
انتظارات غیرواقعبینانه
یکی دیگر از اشتباهات رایج و البته غیرواقعبینانه این است که از کمپینهای آگاهی برند خود، انتظارات غیرواقعبینانه داشته باشید. به یاد داشته باشید که رقبای شما هم همچون شما همواره در حال تلاش برای کسب سهم بیشتری از بازار هستند.
همچنین به یاد داشته باشید که هر چقدر هم که محصول یا خدمت شما باکیفیت باشد، باز هم ممکن است مورد پذیرش بخشی از جامعه هدف قرار نگیرد، لذا بسیار مهم است که بهصورت واقعبینانه بازار را تحلیل کنید و در حد توان و ظرفیت خود، انتشار جذب مشتری و افزایش آگاهی را داشته باشید.
-
یکسان دانستن نرخ تبدیل با آگاهی از برند
یکی از اشتباهات دیگر در حوزه دیجیتال مارکتینگ این است که افزایش فروش خود را مساوی با افزایش Brand Awareness خود بدانید. اجازه دهید با یک مثال این مسئله را توضیح دهیم:
تصور کنید در یک بازه زمانی یکماهه، فروش شما افزایش یابد. این مسئله میتواند به دلایل مختلفی ایجاد شده باشد. مثلاً ممکن است شما در حال فروش کالا یا ارائه محصولی باشید که در این یک ماه ترند شده باشد و افراد زیادی در جامعه به دنبال آن باشند. یا ممکن است که به دلیل بهبود سئو و طراحی سایت خود، کاربر تمایل داشته باشد که از شما خرید انجام دهد؛ اما در برخی از موارد حتی بعد از خرید اگر از کاربر بپرسید، از چه برندی این محصول یا خدمت را خریداری کردهای؛ ممکن است کاربر نام برند شما را به خاطر نداشته باشد.
در اینجا تفاوت نرخ تبدیل و آگاهی برند مشخص میشود؛ لذا یک نکته بسیار مهم این است که افزایش این آگاهی، به معنای افزایش شناخت مشتریان نسبت به برند شما است که این امر، بهبود نرخ تبدیل و فروش را تسهیل میکند؛ اما افزایش فروش، لزوماً به معنای افزایش Brand Awareness شما نیست.
-
توقع نتایج سریع از کمپینهای آگاهی برند
میدانید آگاهی از برند چیست و به یاد داشته باشید که این کاری یکشبه نیست؛ بلکه به تلاش مداوم و مستمر، ارتباط با جامعه هدف، مشخص کردن شاخص کلیدی عملکرد دستیافتنی، استراتژی مشخص، وحدت رویه و… نیاز دارد. یک اشتباه مهم در این حوزه میتواند این باشد که از کمپینهای Brand Awareness خود، توقع دستاوردهای سریع و ملموس را داشته باشید.
کلام پایانی
در این مقاله آژانس جینجر، به بررسی آگاهی از برند پرداختیم و اهمیت آن را برای تمامی کسبوکارها بررسی کردیم. آگاهی برند میتواند به شرکتها در ایجاد تمایز، جذب مشتریان و ایجاد اعتماد کمک کند. همچنین، راههایی برای تقویت آگاهی از نام تجاری را معرفی کردیم و مهمترین اشتباهات رایج در خصوص Brand Awareness را به شما معرفی نمودیم.
با این حال، دستیابی به آگاهی برند مستلزم یک برنامهریزی دقیق و تلاش مداوم است. کسبوکارها باید بهطور مداوم به ارزیابی استراتژیهای خود بپردازند و با توجه به تغییرات بازار و رفتار مصرفکننده، آنها را بهروزرسانی کنند.
در نهایت، آگاهی از برند چیست؟ این آگاهی یک سفر طولانی است، نه یک مقصد. با سرمایهگذاری در ایجاد یک برند قوی و شناخته شده، کسبوکارها میتوانند در بازار رقابتی امروز موفقتر عمل کنند و به اهداف بلندمدت خود دست یابند.