OKR چیست؟ آیا هنوز برای رسیدن به اهداف خود KPI مشخص میکنید؟ OKR در واقع یک چهارچوب هدفگذاری است که شما برای تعیین و رسیدن به اهداف خود، آن را مشخص میکنید. یک سازمان بزرگ یا یک کسبوکار کوچک، فرقی نمیکند، شما برای ایجاد هماهنگی برای رسیدن به اهداف خود، بدون یک چهارچوب مشخص به چالش برمیخورید.
عدم هماهنگی و هدفگذاری، مدیریت هر جایی را سخت میکند و با مسائل و مسکلات پیچیده مواجه میکند. آژانس دیجیتال مارکتینگ جینجر، با بررسی اینکه مفهوم OKR چیست و چه مزایا و ویژگیهایی برای کسبوکارها دارد، شما را با این روش هدفگذاری جدید آشنا میکند.
OKR چیست؟
OKR یک روش کاربردی است که در آن اهداف تعریف و تعیین میشوند و اهداف به صورت فصلی و سالانه برای بازههای زمانی کوتاه مدت ارزیابی و پیگیری میشوند.
OKR مخفف عبارت Objectives and Key Results است که اهداف و نتایج کلیدی را معنی میدهد. OKR را میتوان یک چهارچوب و روش هدفگذاری و تعیین نتایج کلیدی دانست که برای بازههای زمانی کوتاه مدت تنظیم میشود و افراد و تیمهای یک کسبوکار بر اساس آن میتوانند میزان پیشرفت و رشد خود را مشخص کنند.
به نقل از وبسایت What Matters
“OKRs stand for Objectives and Key Results, a collaborative goal-setting methodology used by teams and individuals to set challenging, ambitious goals with measurable results. OKRs are how you track progress, create alignment, and encourage engagement around measurable goals.”
“OKR مخفف اهداف و نتایج کلیدی است، یک روششناسی مشارکتی برای تعیین اهداف که توسط تیمها و افراد استفاده میشود تا اهداف چالشبرانگیز و بلندپروازانهای را با نتایج قابلسنجش تعیین کنند. OKRها روشی هستند که شما با استفاده از آنها پیشرفت را پیگیری میکنید، همراستایی ایجاد میکنید و مشارکت را در مورد اهداف قابلسنجش تشویق میکنید.”
نه تنها سازمانو شرکتهای بزرگ از OKR استفاده میکنند، بلکه هر فرد یا هر تیمی میتواند از این روش برای تعیین هدف و رسیدن به آن استفاده کند. در پاسخ به این پرسش که OKR چیست، به طور خلاصه میتوان گفت روش هدفگذاری و تعیین نتایج کلیدی در کوتاه مدت برای رسیدن به اهداف است.
Objectives (اهداف) در OKR چیست؟
هدف در OKR چیست؟ هدف چیزی است که باید به دست بیاید و مفهومی بیشتر و کمتر از این ندارد. اهداف در OKR علاوهبر اینکه مهم و مشخص هستند، عملگرا، واقعی و الهام بخش نیز هستند.
هدف مانند یک سفر است که مقصدی مشخص دارد؛ پس هدف همان مقصد شما است و زمانی که به درستی طراحی و اجرا شود، به درستی در برابر افکار مبهم و ناکارآمد قرار میگیرد.اهداف در OKR به قوانین و چهارچوبهایی مشخص گفته میشود که برای افراد ایجاد انگیزه میکند. شما میتوانید با کمک مشاوره دیجیتال مارکتینگ از OKR استفاده کنید.
مثال:
- افزایش ترافیک وبسایت
- بهبود نرخ تبدیل کاربران
- افزایش آگاهی از برند
Key Results (نتایج کلیدی) در OKR چیست؟
نتایج کلیدی را میتوان معیار و نحوه رسیدن به اهداف دانست. شما در سفر خود مقصد (اهداف) را مشخص میکنید ولی مسیری که برای رسیدن به مقصد در نظر میگیرید نیز اهمیت دارد.
مفهوم KRها در OKR چیست؟ KR با مشخص کردن دو شاخص مبدا و مقصد، مسیر رسیدن به اهداف را مورد ارزیابی قرار میدهد. نتایج کلیدی زمانی موثر خواهند بود که مشخص، زمانبندی شد و واقع گرایانه باشند و شما بتوانید آنها را اثبات کنید و بسنجید.
شما یا به معیارهای یک KR دست پیدا میکنید یا نمیکنید، این بین چیزی وجود ندارد و نتیجه مشخص است. در واقع شما در پایان بازه زمانی مشخص با ارزیابی و سنجس منظم و درست، متوجه خواهید شد که نتایج کلیدی تحقق یافته یا غیر تحقق یافته هستند و بر اساس آنها میزان موفقیت خود را در رسیدن به اهداف درجهبندی میکنید.
مثال:
- افزایش ۳۰٪ در بازدیدهای ارگانیک وبسایت تا پایان سهماهه دوم.
- کاهش نرخ رها کردن سبد خرید تا ۵٪ تا پایان سهماهه دوم.
- همکاری با ۵ اینفلوئنسر برای تبلیغ برند تا پایان سهماهه سوم.
Initiative (ابتکار عمل) در OKR چیست؟
شما در سفر خود مقصد(اهداف) و مسیر(نتایج کلیدی) را مشخص میکنید و اکنون باید به دنبال محرکها و عواملی باشید که شما با کمک آنها بتوانید این مسیر را طی کنید تا به مقصد برسید.
ابتکار عمل، ایده یا عملی است که برای رسیدن به نتایج مهم و کلیدی انجام میشود. در حالی که نتایج کلیدی، موفقیت ما را اندازه میگیرند، طرحهای ابتکاری، راهکارهایی هستند که برای رسیدن به این موفقیتها پیشنهاد میشوند.
طرحهای ابتکاری، اقدامات مشخصی هستند که برای تحقق نتایج کلیدی در نظر گرفته میشوند. این اقدامات میتوانند شامل پروژهها، وظایف یا فعالیتهای مختلفی باشند. با بررسی منظم نتایج کلیدی، میتوانید به طور دقیق ارزیابی کنید که آیا این طرحها به پیشرفت شما کمک میکنند یا خیر و در صورت نیاز تغییراتی در آنها ایجاد کنید.
مثال:
- اجرای کمپین محتوای تعاملی
- بازطراحی صفحات لندینگ
- برگزاری مسابقه شبکههای اجتماعی
تاریخچه OKR
تا کنون اینکه OKR چیست را به صورت جز به جز بررسی کردیم و حال بهتر به تاریخچه و داستان شکل گیری این روش بپردازیم. تاریخچه این روش به دهه ۱۹۷۰ بازمیگردد، زمانی که اندی گروو(Andy Grove) در شرکت اینتل این روش را ایجاد کرد. او این مفاهیم را به جان دوئر(John Doerr) آموزش داد و دوئر بعدها این روش را به شرکتهای مختلفی از جمله گوگل معرفی کرد.
از آن زمان، شرکتهایی نظیر Google، Allbirds، Apartment Therapy، Netflix و سازمانهای غیرانتفاعی الهامبخشی همچون Code for America این روش را پذیرفتهاند.
جان دوئر در کتاب خود با عنوان “Measure What Matters” درباره MBOs یا “مدیریت بر اساس اهداف” نوشته است. این مفهوم توسط پیتر دراکر مطرح شد و به اندی گروو پایهای برای توسعه نظریه OKR داد. در واقع، گروو در ابتدا این روش را iMBOs یا “مدیریت بر اساس اهداف اینتل” نامید. با این حال، تفاوتهای کلیدی بین MBO و OKR وجود داشت که توسط گروو به دوئر منتقل شد.
یکی از تفاوتهای اصلی این بود که گروو همیشه اهداف را با نتایج کلیدی مرتبط میکرد، اصطلاحی که به نظر میرسد خودش آن را ابداع کرده است. دیگر تفاوت مهم این بود که OKRها بهصورت فصلی و نه سالانه تنظیم میشوند و از پاداشهای مالی جدا هستند.
جان دوئر نام OKR را ابداع کرد و این فلسفه را در سال ۱۹۹۹ به بنیانگذاران گوگل معرفی کرد. در جلسهای که در اطراف یک میز پینگپنگ برگزار شد، دوئر با استفاده از یک ارائه پاورپوینت، این مفهوم را به تیم موسسان جوان گوگل، از جمله لری پیج، سرگئی برین، ماریسا مایر، سوزان ووجیتسکی، و سالر کامنگار معرفی کرد.
روش OKR از آن زمان به یکی از ابزارهای کلیدی در مدیریت عملکرد تبدیل شده است و به شرکتها کمک میکند تا اهداف خود را بهطور واضح تعیین کنند و پیشرفت خود را بهصورت منظم پیگیری نمایند.
مقالات مرتبط:
آموزش مرحله به مرحله استفاده از روش OKR
شما به کمک OKR میتوانید روی اهداف خود تمرکز کنید، همکاری بین افراد و تیمها را افزایش دهید و طبق یک چهارچوب مشخص میزان موفقیت کسبوکار خود را ارزیابی کنید. اما چگونه میتوان از این روش استفاده کرد. مراحل استفاده از روش OKR عبارتاند از:
-
مرحله اول: تعیین اهداف
در این مرحله، اهداف اصلی سازمان یا تیم مشخص میشوند. این اهداف باید واضح، قابل دستیابی و همسو با مأموریت کلی سازمان باشند. هدف باید الهامبخش باشد و به سمت رشد و پیشرفت هدایت کند.
-
مرحله دوم: تعیین نتایج کلیدی
در مورد مفهوم KR در OKR چیست، صحبت کردیم. پس از تعیین اهداف، نتایج کلیدی مرتبط با هر هدف مشخص میشوند. این نتایج کلیدی باید بهصورت کمی و قابل اندازهگیری باشند تا بهطور دقیق پیشرفت بهسوی هدف را نشان دهند.
-
مرحله سوم: پیگیری
اجرای مداوم و پیگیری پیشرفت در برابر نتایج کلیدی از اهمیت بالایی برخوردار است. تیمها باید بهطور منظم وضعیت پیشرفت خود را بررسی کنند و اطمینان حاصل کنند که در مسیر دستیابی به اهداف هستند.
-
مرحله چهارم: بازبینی
در پایان دوره تعیینشده (معمولاً سهماهه)، بازبینی کامل انجام میشود. در این بازبینی، میزان دستیابی به نتایج کلیدی و اثربخشی اهداف ارزیابی میشود تا مشخص شود چه اقداماتی باید در دورههای بعدی انجام شود.
مزایای OKR
این سوال ممکن است برای شما پیش بیاید که مزیتهای OKR چیست و چرا برای شرکتها و سازمانها این مفهوم اهمیت دارد؟ پاسخ به این سوال از تمرکز روی اولویتها گرفته تا پیگیری میزان موفقیت را شامل میشود. از مزایای OKR میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
-
شفافیت و هم راستایی
OKR به تیمها و افراد کمک میکند تا اهداف خود را بهطور شفاف مشخص کنند واین اطمینان درشرکت و سازمان ایجاد شود که همه در جهت یک هدف مشخص حرکت میکنند.
-
تمرکز بر اولویتها
با استفاده از OKR، سازمانها و شرکتها میتوانند بر روی تعداد محدودی از اهداف کلیدی تمرکز کنند و انرژی خود را بر روی دستیابی به این اهداف متمرکز کنند.
-
افزایش انگیزه و بهرهوری
وقتی افراد در سازمان میدانند که چگونه کارهایشان به اهداف بزرگتر کمک میکند، انگیزه بیشتری برای کار کردن دارند. OKR با تعیین نتایج کلیدی قابل اندازهگیری، انگیزه بیشتری برای عملکرد بهتر ایجاد میکند.
-
پیگیری و ارزیابی مستمر
OKRها بهصورت فصلی تعیین میشوند و این امکان را فراهم میکنند که پیشرفتها به صورت مستمر ارزیابی شوند. این بازههای کوتاهتر از ارزیابی سالانه، به سازمانها کمک میکند تا سریعتر به اصلاحات لازم بپردازند.
-
انعطافپذیری
با تنظیم OKRها در بازههای زمانی کوتاه، سازمانها میتوانند به تغییرات بازار یا نیازهای جدید به سرعت واکنش نشان دهند و استراتژیهای خود را بهروزرسانی کنند.
-
جداسازی از جبران خدمات
برخلاف برخی روشهای دیگر، OKRها معمولا به پاداشهای مالی مرتبط نیستند. این امر باعث میشود که تمرکز بیشتری بر بهبود عملکرد و یادگیری مداوم وجود داشته باشد.
-
افزایش همکاری تیمی
با تعیین اهداف مشترک، تیمها تشویق به همکاری بیشتر میشوند و میتوانند بهتر با یکدیگر هماهنگ شوند.
-
بهبود تصمیمگیری
با داشتن نتایج کلیدی مشخص، سازمانها میتوانند تصمیمات بهتری بگیرند، زیرا اطلاعات واضح و قابل اندازه گیری برای ارزیابی عملکرد دارند.
انواع OKRها
شاید شما درباره اینکه تحلیل SWOT چیست بدانید. در یک سازمان و شرکت OKR علاوه بر اینکه به رسیدن به اهداف کمک میکند،با کمک ماتریس سوات افراد و تیمها را هماهنگ و در آنها انگیزه ایجاد میکند. با توجه به این مزایای OKR باید گفت این روش انواع مختلفی دارد که شما میتوانید از آنها در سازمان خود استفاده کنید. انواع OKRها عبارتاند از:
-
OKRهای تعهدی (Committed OKRs):
این نوع OKRها به عنوان تعهدات سازمانی در نظر گرفته میشوند. تیمها و افراد مسئول باید در پایان دوره، نتایج مورد انتظار را به دست آورند. عملکرد در این OKRها معمولاً با نمرهدهی ارزیابی میشود و انتظار میرود که به سطح قابل قبولی از موفقیت دست یابند.
-
OKRهای آرزویی (Aspirational OKRs):
این OKRها که به عنوان اهداف بلندپروازانه یا “جهشی” نیز شناخته میشوند، اهدافی هستند که دستیابی به آنها نیازمند تلاش فراتر از حد معمول است. این اهداف ممکن است به دورههای طولانیمدت نیاز داشته باشند و حتی بین اعضای تیمها منتقل شوند تا انگیزه و مشارکت کارکنان را افزایش دهند.
-
OKRهای یادگیری (Learning OKRs):
وقتی یادگیری موضوع اصلی است، این نوع OKRها استفاده میشوند. اگر تیمی نمیداند چگونه باید پیش برود، میتواند یک OKR یادگیری تعیین کند که به سوال «مهمترین چیزی که در ۹۰ روز آینده باید یاد بگیریم چیست؟» پاسخ دهد. نتایج این OKR میتواند مبنای OKRهای تعهدی یا آرزویی در دورههای بعدی باشد.
ویژگی های OKR
OKR چیست و چه ویژگیهایی دارد که آن را به یکی از محبوبترین روشهای مدیریت اهداف تبدیل کرده است؟ OKR یا اهداف و نتایج کلیدی، دارای چندین ویژگی منحصر به فرد است که به سازمانها کمک میکند تا به اهداف خود دست یابند:
ویژگی | توضیحات |
تعداد کم | تعداد محدودی از اهداف و نتایج کلیدی برای هر دوره تعیین میشود که به تمرکز بیشتر تیمها بر اولویتهای اصلی کمک میکند. |
زمانبندی کوتاهمدت | OKRها معمولاً بهصورت فصلی تنظیم میشوند که به سازمانها امکان میدهد تا بهسرعت تغییرات را اعمال کرده و به اهداف جدید پاسخ دهند. |
قابل اندازهگیری بودن | هر نتیجه کلیدی باید بهطور واضح و کمی قابل اندازهگیری باشد که به ارزیابی دقیق میزان پیشرفت کمک میکند. |
عملکرد | OKRها با هدف بهبود عملکرد طراحی شدهاند و با تمرکز بر اهداف مشخص، بهرهوری بیشتری را ایجاد میکنند. |
شفافیت | تمامی اعضای سازمان میتوانند اهداف و نتایج کلیدی را مشاهده کنند که این امر باعث همراستایی بهتر و افزایش انگیزه میشود. |
قابلکنترل بودن | کنترل و مدیریت OKRها آسان است و به مدیران کمک میکند تا پیشرفتها را پیگیری و اصلاحات لازم را انجام دهند. |
دقت | OKRها به دلیل تمرکز بر نتایج قابل اندازهگیری و زمانبندی مشخص، از دقت بالایی برخوردارند و تیمها میدانند چه چیزی از آنها انتظار میرود. |
چگونه یک OKR موثر تنظیم کنیم؟
چارچوب OKR به دلیل انعطافپذیری بالا، به شما اجازه میدهد اهداف و نتایج کلیدی را به شیوههای مختلفی تعیین و بیان کنید. مانند هر هدف دیگری، OKRها نیز باید قابل اندازهگیری و ارزیابی باشند.
OKRها را باید بهعنوان ستون استراتژی خود برای دوره زمانی آینده در نظر بگیرید. با این حال، برای تنظیم OKRهای خوب، باید آنها را به کارهای روزمره خود پیوند دهید. در ادامه، بهترین روشها برای تنظیم OKR را بررسی میکنیم:
-
تعداد اهداف را محدود کنید.
برای هر سطح (سازمان، تیم، فرد) حداکثر ۳ تا ۵ هدف تعیین کنید. این محدودیت به شما کمک میکند تا بر روی مهمترین اولویتها تمرکز کنید و از پراکندگی جلوگیری شود. شما برای تعیین اهداف خود میتوانید از پرامپت های ChatGPT کمک بگیرید.
-
نتایج کلیدی قابل اندازه گیری باشد.
نتایج کلیدی باید دارای معیارهای واضحی برای پیگیری پیشرفت باشند. استفاده از ترکیبی از نتایج کمی و کیفی به شما کمک میکند تا یک رویکرد متعادل در مدیریت عملکرد داشته باشید.
-
تعیین مسئول برای هر نتیجه کلیدی
برای هر نتیجه کلیدی، یک مسئول تعیین کنید که پیگیری و بهروزرسانی پیشرفتها را بر عهده داشته باشد. این رویکرد باعث افزایش مسئولیتپذیری و مشارکت در تمامی سطوح سازمان میشود.
-
بررسیهای منظم انجام دهید.
جلسات بررسی هفتگی یا دو هفتهای برای پیگیری پیشرفت، رفع موانع و یادآوری اهداف ضروری است. این بررسیهای منظم برای اجرای موفقیتآمیز چارچوب مدیریت OKR حیاتی است.
-
پیوند دادن OKRها به کارهای روزانه
از نرمافزاری استفاده کنید که OKRها را با جریان کاری روزانه تیمها یکپارچه کند تا اهداف همیشه قابل مشاهده و قابل اجرا باشند. شرکتهایی مانند مایکروسافت، لینکدین و اسپاتیفای با موفقیت OKRها را برای پیگیری پیشرفت و همراستایی تیمها اجرا کردهاند.
مطالعات نشان دادهاند که تنها ۲۶ درصد از کارکنان بهوضوح میدانند چگونه کار فردی آنها به اهداف سازمان مرتبط است. با اتصال این مفهوک که OKR چیست به اهداف روزمره سازمان، کارکنان درک بهتری از نقش خود پیدا میکنند که این امر به افزایش انگیزه آنها منجر میشود.
نمونه OKR موثر
با توجه به اینکه مسیر موفقیت یک OKR چیست میتوان این مفهوم را با کمک یک نمونه از دنیای واقعی شفاف و روشن کرد. با توجه به فرایند یک OKR موثر در حوزه دیجیتال مارکتینگ مثال زیر موضوع خوبی برای درک بهتر این مفهوم است.
هدف:
افزایش ترافیک سایت و ارتقای تعامل کاربران
نتایج کلیدی:
• افزایش ترافیک ارگانیک سایت به میزان ۳۰٪ در سه ماه آینده.
• دستیابی به نرخ تبدیل بازدیدکنندگان به مشتریان حداقل ۵٪ از طریق کمپینهای تبلیغاتی آنلاین.
• رشد فالوورهای حسابهای شبکههای اجتماعی به میزان ۲۰٪ در سه ماه آینده.
• بهبود رتبهبندی سایت در نتایج جستجوی گوگل برای ۵ کلمه کلیدی اصلی به جایگاه اول تا سوم.
مسئولیتها:
مسئولیت بررسی و بهروزرسانی پیشرفت هر نتیجه کلیدی توسط تیم بازاریابی دیجیتال تعیین میشود.
بررسیهای منظم:
جلسات بررسی دو هفتهای برای پیگیری پیشرفت و رفع موانع در تیم دیجیتال مارکتینگ.
پیوند به کارهای روزانه:
از ابزارهای مدیریت پروژه و تحلیل وب استفاده میشود تا OKRها با جریان کاری روزانه تیم دیجیتال یکپارچه شوند و دستاوردها بهطور منظم بررسی شوند.
مقالات مرتبط:
اشتباهات رایج در روش OKR
در استفاده از OKR برای مدیریت اهداف، بسیاری از سازمانها ممکن است دچار اشتباهات رایجی شوند که میتواند به کاهش اثربخشی این روش منجر شود. اما این اشتباهات در OKR چیست؟ در پاسخ به این سوال میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- وقتی اهداف بهوضوح تعریف نمیشوند، اعضای تیم نمیتوانند به درستی بدانند چه چیزی از آنها انتظار میرود. بنابراین، مهم است که هر هدف دقیق و قابلفهم باشد.
- تعیین تعداد زیاد اهداف باعث میشود که تمرکز بر اولویتهای اصلی از دست برود. باید حداکثر ۳ تا ۵ هدف مشخص برای هر سطح تعیین شود تا تیمها بتوانند تمرکز بهتری داشته باشند.
- اگر OKRها به کارهای روزمره ارتباط نداشته باشند، احتمالاً اعضای تیم در انجام آنها انگیزه کافی نخواهند داشت. باید اهداف به فعالیتهای روزانه پیوند داده شوند تا عملیاتی و قابلاجرا باشند.
- بررسیهای منظم به تیمها کمک میکند تا پیشرفتها را پیگیری کنند و مشکلات را سریعتر شناسایی کنند. بدون این بررسیها، پیشرفتها نادیده گرفته میشوند و احتمال عدم موفقیت بیشتر میشود.
- اگر نتایج کلیدی بهطور دقیق قابل اندازهگیری نباشند، نمیتوان پیشرفت را ارزیابی کرد. هر نتیجه باید دارای معیارهای واضح و قابلپیگیری باشد.
کلام پایانی
در پایان، برای درک اینکه مفهوم OKR چیست، میتوان گفت که ابزاری قدرتمند برای دستیابی به اهداف سازمانی است که با استفاده صحیح از آن میتوان به رشد و پیشرفت چشمگیری دست یافت. این روش به شما کمک میکند تا با تعیین اهداف واضح و نتایج قابل اندازهگیری، تمامی اعضای تیم را در مسیر مشترک هدایت کنید و عملکرد کلی سازمان را بهبود بخشید. اگر OKR را به درستی پیادهسازی کنید، میتوانید بهطور مداوم بر روی اولویتهای خود تمرکز کنید و به نتایج مطلوب برسید.