بازاریابی چیست؟ 19 تکنیک‌ مارکتینگ، کاربردها و روش‌های marketing

کلمه بازاریابی (marketing) را تقریبا همه شنیده‌اند ولی واقعا مفهوم بازاریابی چیست؟ مارکتینگ یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین عوامل موفقیت هر کسب‌وکاری در دنیای امروز است. در دنیای رقابتی و پویا، توانایی جذب و نگهداشت مشتریان نه تنها به بقای کسب‌وکار کمک می‌کند، بلکه به رشد و توسعه آن نیز سرعت می‌بخشد.

marketing تنها به تبلیغات محدود نمی‌شود؛ بلکه فرآیندی جامع و پویا است که تمامی جوانب ارتباط با مشتریان را در بر می‌گیرد. از تجزیه‌وتحلیل بازار و شناخت نیازهای مشتریان گرفته تا تدوین استراتژی‌های بازاریابی، اجرای کمپین‌های تبلیغاتی و ارزیابی نتایج، مارکتینگ نقشی کلیدی در مسیر دستیابی به اهداف تجاری ایفا می‌کند.

در این مقاله آژانس دیجیتال مارکتینگ جینجر، به بررسی جوانب مختلف بازاریابی و اهمیت آن در موفقیت کسب‌وکارها خواهیم پرداخت. همچنین، به راهکارها و استراتژی‌های نوین در این حوزه اشاره خواهیم کرد که می‌تواند به افزایش بهره‌وری و اثربخشی تلاش‌های marketing کمک کند.

بازاریابی چیست؟

بازاریابی یعنی اینکه چگونه یک محصول یا خدمات را به مشتریان معرفی کنیم، آن‌ها را متقاعد کنیم که به آن نیاز دارند و درنهایت آن را بخرند. به عبارتی دیگر می‌توان گفت بازاریابی فرایندی است که به تولیدکنندگان، صاحبان کسب‌وکار و متخصصان کمک می‌کند تا محصولات و خدمات خود را به سمت مصرف کننده هدایت کنند.

مارکتینگ زمانی اتفاق می‌افتد که شما به مردم در مورد کارهایی که انجام می‌دهید یا خدماتی که ارائه می‌دهید، اطلاع‌رسانی می‌کنید. درست مانند زمانی که شما در جمع دوستان خود از رستوران جدیدی که در آن شام خورده‌اید، تعریف می‌کنید.

افراد و شرکت‌ها از Marketing برای اطلاع رسانی به مردم در مورد محصولات خود و اینکه چرا باید آن‌ها را بخرند، استفاده می‌کنند. آن‌ها از این طریق از رقبای خود پیشی می‌گیرند و در نتیجه درآمد بیشتری کسب می‌کنند.

امروزه به علت پیشرفت روز افزون تکنولوژی موضوع بازاریابی دیجیتال نسبت به سایر روش‌ها پیشی گرفته است.

تعریف بازاریابی با مثال

برای مثال، فرض کنید که با یک کودک، در حال راه رفتن در یک فروشگاه هستید و جعبه‌ای را می‌بینید که روی آن تصویر یک اسباب‌بازی جالب چسبانده شده است. ممکن است کلماتی روی جعبه نوشته شده باشد برای مثال”منو بخر! من بهترین اسباب بازی هستم!” این بازاریابی است! شرکت از این راه تلاش می‌کند توجه شما را جلب کند و از شما می‌خواهد که اسباب بازی آن‌ها را بخرید. آن‌ها به روش‌هایی خلاقانه از کلمات و تصاویر استفاده می‌کنند تا شما را متقاعد کنند که این اسباب بازی، بهترین است.

marketing همچنین می‌تواند در تلویزیون، اینترنت یا حتی رادیو انجام شود. برای همه ما پیش آمده است که تبلیغات یک خوراکی خوشمزه در تلویزیون را ببینیم و سپس هوس کنیم آن را بخریم؛ زیرا تبلیغات آن را بسیار خوب جلوه داده است! مارکتینگ به شما کمک می‌کند تا با متقاعد کردن مردم برای خرید محصولات یا خدماتتان، درآمد کسب کنید. شما برای موفقیت در این مسیر می‌توانید از متخصصان مشاوره دیجیتال مارکتینگ در حوزه Marketing آنلاین بهره ببرید.

تاریخچه مارکتینگ – شروع بازاریابی قبل از میلاد!

شاید قبل از اینکه بپرسید بازاریابی چیست، بخواهید در مورد اینکه از کجا شروع شده بدانید. marketing از خیلی قبل‌تر از آنچه که بیشتر مردم فکر می‌کنند، شروع شده است. در حالی که در مورد چگونگی شروع مارکتینگ اختلاف نظرهایی وجود دارد، بسیاری از مورخان معتقدند که این مفهوم، ۱۵۰۰ قبل از میلاد مسیح شروع شد؛ یعنی زمانی که ساکنین بین‌النهرین، شروع به تولید انبوه کالاها کردند. این کالاها در کیفیت‌های مختلف تولید می‌شدند.

تولیدکنندگان کالاها، محصولات خود را با علامت شبیه به امضا، (اولین شکل لوگو) مهر می‌کردند تا به مشتریان احتمالی سیگنال خرید دهند. این علامت به افرادی که قبلا از یک فروشنده یا بازرگان خاص، یک محصول را خریداری کرده بودند، یادآوری می‌کرد و به این معنا بود که برای خرید کالاهای مشابه و با کیفیت یکسان می‌توانند به آن فروشنده یا تاجر مراجعه کنند. مارکتینگ با افزایش تجارت بین کشورها و جوامع مختلف توسعه پیدا کرد.

بازاریابی بعد از میلاد!

بعد از این که یوهانس گوتنبرگ ماشین چاپ را اختراع کرد (سال 1450 میلادی)، امکان تولید انبوه نمادها بر روی کاغذ، کارت، پارچه و غیره، فراهم شد. این اختراع در دنیای مارکتینگ یک انقلاب بود؛ زیرا تولیدکنندگان اکنون می‌توانستند نام تجاری خود را با استفاده از کلمات بر روی چیزهایی غیر از محصول خود منتقل کنند. آن‌ها همچنین می‌توانستند از طریق کتاب، پوستر و مقاله، به مخاطبان بسیار بیشتری دست پیدا کنند؛ بنابراین، در این زمان اولین شکل Marketing چاپی متولد شد.

انواع بازاریابی

اینجا این پرسش پیش می‌آید که انواع مارکتینگ چیست؟ تکنیک‌های مختلفی برای بازاریابی وجود دارد که یک شرکت می‌تواند از آن‌ها استفاده کند. موثرترین استراتژی‌های marketing آن‌هایی هستند که بر اساس تحقیقات مارکتینگ دقیق و درک مخاطب، منابع و مخاطب هدف انجام می‌شوند. در ادامه، انواع مارکتینگ و چند نمونه از تکنیک‌های رایج آن آورده شده است.

• بازاریابی B2C

اصطلاح B2C مخفف عبارت Business to Consumer است و به معاملاتی که بین تولید کننده و مصرف کننده انجام می‌گیرد، گفته می‌شود. این بدان معناست که مخاطب هدف، مصرف کننده مستقیم محصول یا خدمات است.

اکثر تبلیغاتی که مردم می‌بینند، از نوع مارکتینگ B2C هستند. به‌عنوان مثال:

• بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی مانند تبلیغات در تلگرام، اینستاگرام، توییتر و غیره
• استفاده از اینفلوئنسر مارکتینگ برای دستیابی به مخاطبان جدید و کسب اعتبار نزد مصرف کنندگان
• محتواهای جذاب مانند پست‌های وبلاگ، ویدئو و اینفوگرافیک‌
• تجربه خرید شخصی شده از طریق پیشنهادات هدفمند، توصیه‌ها و پیام‌های سفارشی

• بازاریابی B2B

اصطلاح B2B مخفف عبارت Business to Business است و به معاملاتی که بین دو بیزینس و کسب‌وکار مختلف انجام می‌گیرد، گفته می‌شود. بیزینس‌ها در خریدهای B2B بسیار هدفمند عمل می‌کنند. این بدان معناست که آن‌ها قبل از خرید محصول نهایی، تحقیقات زیادی انجام خواهند داد.با توجه به اینکه می‌دانید بازاریابی چیست، در ادامه نمونه‌هایی از مارکتینگ B2B عبارت‌اند از:

• مارکتینگ رویداد (ایونت مارکتینگ) در نمایشگاه‌های تجاری
• ایجاد و اجرای کمپین‌های marketing توسط آژانس‌ها برای کسب‌وکارهای مختلف
• تولید و ارائه مواد تبلیغاتی به مشاغل توسط یک شرکت چاپ

تفاوت بازاریابی و فروش به زبان ساده

در بخش قبلی گفتیم انواع مارکتینگ چیست، اکنون می‌توان گفت فروش و مارکتینگ هر دو برای ایجاد درآمد مهم هستند، اما در هدف و زمان‌بندی تفاوت دارند. Marketing بیشتر بر اهداف بلندمدت مانند برند سازی، تحقیق در مورد نیازها و علایق مشتری و تبدیل کردن کسب‌وکار به یک شرکت پیشرو در صنعت خود متمرکز است، در حالی که فروش بیشتر بر اهداف کوتاه‌مدت مانند افزایش درآمد ماهانه، نهایی کردن فروش و حفظ مشتریان فعلی تمرکز دارد.

برای اینکه بدانید تا چه میزان به اهداف خود رسیده‌اید، نیازمند این هستید که شاخص و معیاری را در نظر بگیرید، شاخص کلیدی عملکرد روشی مناسب برای سنجش عملکرد کسب‌وکار خود در مسیر رسیدن به هدف محسوب می‌شود.

فرق مارکتینگ و برندینگ چیست؟

برند سازی شیوه شکل دادن به هویت برند یک کسب‌وکار است. وقتی هویت برند ایجاد می‌کنید، به کسب‌وکار خود شخصیت می‌دهید. بخشی از هویت برند به صورت بصری از طریق عناصر برند سازی مانند لوگو، پالت رنگ و فونت شما نشان داده می‌شود. اگر هویت برند ایجاد نکنید، دلیلی وجود ندارد که مردم شما را به سایر مشاغلی که محصولات و خدمات مشابه را می‌فروشند، ترجیح دهند. برند سازی، وضوح و جهت‌گیری بیشتری را برای فعالیت‌های بازاریابی فراهم می‌کند. برند سازی و مارکتینگ در کنار هم باعث می‌شوند تا تشخیص مراحل خاصی که باید برای هدایت کسب‌وکار خود به سمت موفقیت بردارید، آسان‌تر شود.

تفاوت بازاریابی و تبلیغات چیست؟

تا اینجا متوجه شدید بازاریابی چیست، marketing استراتژی‌های مختلفی ازجمله برند سازی، محتوا مارکتینگ، روابط عمومی، استراتژی فروش و غیره را پوشش می‌دهد. مارکتینگ یک رشته است در حالی که تبلیغات یکی از استراتژی‌های زیر مجموعه مارکتینگ است که درنهایت منجر به افزایش فروش شرکت خواهد شد. هدف بازاریابی ایجاد آگاهی در مورد شرکت، محدوده محصولات، خدمات، انواع و فروشگاه‌های آن است؛ اما هدف از تبلیغات، دریافت پاسخ سریع است. این پاسخ می‌تواند بازدید از فروشگاه، کلیک‌ها، نمایش‌ها و غیره باشد.

بیشتر بخوانید: گوگل تگ منیجر یک ابزار قدرتمند است که به بازاریابان کمک می‌کند تا داده‌های بیشتری را از رفتار کاربران در وب‌سایت جمع‌آوری و تحلیل کنند. این ابزار با حذف نیاز به ویرایش مستقیم کدهای سایت، فرآیند پیاده‌سازی و مدیریت تگ‌های مختلف را ساده‌تر می‌کند.

4 بخش بازاریابی (3C و 4P)

Marketing به شیوه 4P که به “آمیخته بازاریابی” نیز شهرت دارد، در 30 سال گذشته یک چارچوب بسیار محبوب بوده است. این مدل با مدل تحلیل کسب‌وکار 3C که توسط کنیچی اومایه (Kenichi Ohmae)، استراتژیست ژاپنی توسعه یافته، تکمیل می‌شود و نگاهی استراتژیک به سایر عوامل مورد نیاز برای موفقیت ارائه می‌دهد. مدل‌های 4P و 3C، اولین گام برنامه‌ریزی برای درک وضعیت فعلی و نحوه هدایت محصول را، مشخص می‌کنند.

4P عبارت است از محصول (Product)، قیمت (Price)، تبلیغات (Promotion) و مکان (Place) – (چهار متغیر آمیخته بازاریابی تحت کنترل شما).

3C عبارت است از شرکت (Company)، مشتریان (Customers) و رقبا (Competitors) – (سه عامل محیطی نیمه ثابت در مارکت شما).

• بررسی 4P در مارکتینگ

4P یکی از معروف‌ترین اصطلاحات دنیای marketing است که به آن پرداختیم. استفاده صحیح از این مدل به شما کمک می‌کند تا در کسب‌وکار خود موفق شوید و آگاهی از برند ایجاد و رشد را تجربه کنید.

• محصول

اینجا جایی است که شما محصول یا خدمات خود را تعریف می‌کنید. مدیران محصول باید اطمینان حاصل کنند که نوع مناسبی از محصول مورد تقاضا برای بازار را دارند؛ بنابراین در مرحله توسعه محصول، باید تحقیقات گسترده‌ای در مورد چرخه عمر محصولی که ایجاد می‌کنند انجام شود. مزایا، موارد استفاده و فناوری باید توضیح داده شوند. شما باید به وضوح بیان کنید که چه چیزی را ارائه می‌دهید و چه چیزی را ارائه نمی‌دهید.

• قیمت

اگر شرکتی تازه وارد بازار شده و هنوز نامی برای خود دست‌وپا نکرده، بعید است که بازار هدف مایل به پرداخت هزینه بالایی برای آن باشد. از طرف دیگر، قیمت پایین معمولاً به معنای یک محصول رده پایین از نظر مشتری است؛ زیرا آن‌ها محصول شما را با یک رقیب مقایسه می‌کنند. استراتژی‌های قیمت‌گذاری مختلفی وجود دارد که می‌توان از آن‌ها استفاده کرد.

بهترین راه برای قیمت‌گذاری، پاسخ دادن به سؤالات زیر است:

• هزینه تولید محصول چقدر است؟
• آیا کاهش جزئی قیمت می‌تواند سهم بازار شما را به میزان قابل توجهی افزایش دهد؟
• آیا قیمت فعلی می‌تواند مطابق با قیمت رقبای محصول باشد؟
• تبلیغات

تبلیغات، استراتژی مارکتینگ شما را توصیف می‌کند و عمدتاً بر شناخته شدن و آگاهی از برند تأثیر می‌گذارد. راه‌های مختلفی برای تبلیغ یک محصول وجود دارد و بهترین استراتژی شامل ترکیبی از همه آن‌ها می‌شود.

• مکان

شما باید درک عمیقی از بازار هدف خود داشته باشید. اساساً، شما باید بفهمید که چگونه می‌خواهید محصول خود را به انبار، مشتریان و شرکای خود برسانید.

• بررسی 3C در مارکتینگ

بررسی 3C در کنار شناخت درست اینکه بازاریابی چیست، به شما کمک می‌کند تا مشخص کنید به چه کسانی می‌خواهید خدمت کنید، نقاط قوت نسبی شما چیست و چگونه بهتر از رقبا می‌توانید خدمات خود را ارائه دهید. شما با انجام این کار زمینه را برای موفقیت برند خود فراهم می‌کنید.

• شرکت

ابتدا باید شرکت خود را به خوبی بشناسید و چشم انداز و ماموریت آن را تعریف کنید. موقعیت، لوگو، ارزش‌ها و فرهنگ سازمان باید مشخص شوند. یک شرکت برای غلبه بر رقبا و داشتن مزیت رقابتی پایدار باید استراتژی‌های کوتاه‌مدت و بلند مدت خود را به‌طور واضح تعریف کرده باشد.

• مشتریان

مخاطبان هدف خود را مشخص کنید. در مورد نوع مشتری، قدرت خرج کردن، عادات و نیازهای آن‌ها تحقیق کنید. اشتباه رایجی که شرکت‌ها انجام می‌دهند این است که سهامداران را مشتریان خود در نظر می‌گیرند. در عوض، تمرکز اصلی باید روی مشتریان باشد زیرا این مشتری است که می‌تواند عملکرد سازمان را بهبود بخشد یا باعث شکست سازمان شود.

• رقبا

برای موفقیت باید بازار خود و به خصوص رقبای خود را بشناسید. شما باید بیاموزید که:

• آن‌ها چگونه کار می‌کنند؟
• از چه تاکتیک‌های مارکتینگ استفاده می‌کنند؟
• شرکای آن‌ها چه کسانی هستند؟
• در چه وضعیت مالی هستند؟
• کارکنان و مشتریان آن‌ها چه کسانی هستند؟

شما می‌توانید اشتباهات رقبای خود درس بگیرید و فرصت‌های جدید بازار را از آن‌ها کشف کنید.

۱۹ تکنیک بازاریابی برای سرمایه‌گذاری هوشمندانه (با مثال)

با درک اینکه انواع مارکتینگ چیست، هزینه برای marketing نوعی سرمایه‌گذاری است. امروزه انواع روش‌های مارکتینگ به صورت ترکیبی استفاده می‌شوند تا بهترین بازدهی را داشته باشند. برای مثال می‌توان از ترکیب دیجیتال مارکتینگ با پرفورمنس مارکتینگ با توجه به کسب‌و‌کار خود استفاده کرد. در ادامه مقاله بازاریابی چیست، انواع مارکتینگ را بررسی می‌کنیم.

• بازاریابی سنتی

در بازاریابی سنتی (Traditional Marketing) از همان تکنیک‌هایی استفاده می‌شود که قبل از توسعه اینترنت وجود داشتند؛ مانند استفاده از بیلبوردها، پخش آگهی در تلویزیون و رادیویی. مارکتینگ سنتی هنوز هم رواج دارد و برای ارتباط با گروه‌های خاصی از مردم که با اینترنت سروکار کمتری دارند (مانند سالمندان) بهترین گزینه است. Marketing سنتی هزینه بالایی دارد و نمی‌توان نتایج آن را به راحتی پیگیری کرد.

• بازاریابی برون‌گرا

بازاریابی برون‌گرا (Outbound marketing) نوعی بازاریابی سنتی است که در آن شرکت‌ها پیام‌های تبلیغاتی خود را با استفاده از روش‌های مختلف و بدون توجه به علاقه مشتری، به مشتریان ارسال می‌کنند. برای مثال، نمایندگی‌های فروش شماره ساکنان یک منطقه را خریداری می‌کنند و برای فروش محصول یا خدمات خود با آن‌ها تماس می‌گیرند.مثال دیگر، ایمیل تبلیغاتی است که در آن شرکت‌ها با خریداری لیست‌های ایمیل، ایمیل‌های انبوه را ارسال می‌کنند.

تبلیغات چاپی نیز نوعی مارکتینگ برون‌گرا است که در آن شرکت‌ها محصولات یا خدمات خود را در مجلات، روزنامه‌ها یا بیلبوردها تبلیغ می‌کنند. Outbound marketing معمولاً مزاحم است و اغلب نرخ تبدیل پایینی دارد؛ زیرا پیام ناخواسته است و ممکن است هرگز به دست مخاطب هدف نرسد. در واقع این روش، تیری در تاریکی است!

• بازاریابی درون‌گرا

در بازاریابی درون‌گرا (Inbound marketing) برخلاف بازاریابی برون‌گرا روی ترجیحات و علاقه افراد تمرکز می‌شود. این نوع مارکتینگ به شدت به تاکتیک‌های Marketing دیجیتال متکی است؛ زیرا امروزه مصرف کنندگان و خریداران قبل از انجام خرید، تحقیقات زیادی در اینترنت انجام می‌دهند. مارکتینگ درون‌گرا بر سه رکن اصلی استوار است: جذب، تعامل و لذت.

برای جذب مشتری، کسب‌وکارها باید محتوا و تجربیات ارزشمندی ایجاد کنند. این محتوا باید بتواند به دست مخاطبان هدف آن‌ها برسد. جذب مشتریان شامل استفاده از ابزارهای برقرار کننده ارتباط مانند Marketing ایمیلی و چت بات برای برقراری ارتباط با مشتریان بالقوه است. نکته مهم این است که در این مدل شما باید به‌عنوان مشاور و کارشناس همدل عمل کنید نه صرفا یک فروشنده. با این روش کاربر را خوشحال می‌کنید و این می‌تواند نرخ تبدیل کاربر به مشتری را افزایش دهد.

• بازاریابی دیجیتال

دیجیتال مارکتینگ (Digital marketing) نوعی مارکتینگ مدرن است که در آن از ابزارهای مبتنی بر اینترنت مانند موتورهای جستجو، رسانه‌های اجتماعی، ایمیل و وب‌سایت‌ها برای تبلیغ محصولات یا خدمات استفاده می‌شود.

دیجیتال مارکتینگ شامل استراتژی‌های مختلفی است ازجمله:

Marketing محتوا، بهینه‌سازی موتور جستجو، تبلیغات پرداخت به ازای کلیک، Email Marketing، مارکتینگ رسانه‌های اجتماعی و غیره.

به‌عنوان مثال، یک شرکت از تبلیغات در اینستاگرام و تلگرام برای هدف قرار دادن یک نوع مخاطب خاص و هدایت ترافیک به وب‌سایت خود، استفاده می‌کند. آن‌ها همچنین ممکن است یک وبلاگ با محتوای ارزشمند مرتبط با محصولات یا خدمات خود ایجاد کنند تا مشتریان بالقوه از طریق موتورهای جستجو جذب شوند.

از کمپین‌های ایمیل مارکتینگ نیز می‌توان برای حفظ ارتباط با مشتریان فعلی و تشویق به خرید مجدد استفاده کرد. به‌طور کلی، با درک این موضوع که دیجیتال مارکتینگ چیست، بازاریابی دیجیتال شرایطی را برای کسب‌وکارها فراهم می‌کند تا به مخاطبان بیشتری دست یابند و از طریق دنیای اینترنت بیشتر دیده شوند.

•  بازاریابی موتورهای جستجو

بازاریابی موتورهای جستجو (SEM) شکلی از Marketing دیجیتال است که شامل تبلیغ وب‌سایت با افزایش قابلیت مشاهده در صفحات نتایج موتورهای جستجو (SERP) از طریق تبلیغات پولی یا تکنیک‌های بهینه‌سازی می‌شود. مارکتینگ موتورهای جستجو را می‌توان از طریق تبلیغات گوگل ادز (Google Ads)، بهینه‌سازی موتور جستجو (SEO) یا ترکیبی از هر دو انجام داد.

به‌عنوان مثال، یک شرکت فروش کفش می‌تواند از SEM برای تبلیغ وب‌سایت خود با پیشنهاد کلمات کلیدی مرتبط در Google AdWords استفاده کند. هنگامی که شخصی عبارت “خرید کفش آنلاین” را جستجو می‌کند، تبلیغ شرکت در بالای نتایج جستجو ظاهر می‌شود و شانس کلیک کاربر بر روی وب‌سایت و خرید را افزایش می‌دهد. بهینه‌سازی محتوا و ساختار وب‌سایت برای موتورهای جستجو نیز می‌تواند شانس دیده شدن آن را در نتایج جستجوی ارگانیک بالا ببرد.

•  بازاریابی محتوا

محتوا مارکتینگ (Content Marketing) نوعی بازاریابی دیجیتالی است که شامل ایجاد و به اشتراک گذاری محتوای ارزشمند و متناسب با هدف کاربر است. می‌توان گفت از Marketing محتوا برای جذب و حفظ یک مخاطب کاملاً مشخص استفاده می‌شود. هدف از مارکتینگ محتوا این است که کاربر با ارائه اطلاعات مفید، آموزنده و جذاب، به انجام اقدامی سودآور هدایت شود.

به‌عنوان مثال، شرکتی که محصولات مراقبت از پوست می‌فروشد، می‌تواند از Marketing محتوا برای ایجاد پست‌های وبلاگ، ویدئوها و پست‌های رسانه‌های اجتماعی استفاده کند و در این پست‌ها نکاتی در مورد نحوه مراقبت از پوست را به کاربران ارائه دهد.

این شرکت با به اشتراک گذاشتن محتوا در وب‌سایت و کانال‌های رسانه‌های اجتماعی خود، می‌تواند مشتریان بالقوه‌ای را که به مراقبت از پوست علاقه‌مند هستند را جذب کرده و خود را به‌عنوان یک مرجع در صنعت معرفی کند. این کار درنهایت می‌تواند منجر به افزایش آگاهی از برند، وفادار شدن مشتری و فروش بیشتر شود.

• بازاریابی رسانه‌های اجتماعی

در بازاریابی رسانه‌های اجتماعی (Social Media Marketing) از پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی برای تبلیغ یک برند، محصول یا خدمات استفاده می‌شود. این مدل شامل ایجاد و به اشتراک گذاشتن محتوا در کانال‌های رسانه‌های اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و لینکدین برای دسترسی و تعامل با مخاطبان هدف است.

برای مثال، یک برند لباس می‌تواند از Marketing شبکه‌های اجتماعی برای نمایش جدیدترین کالکشن، انجام تبلیغات و تعامل با دنبال کنندگان خود استفاده کند. آن‌ها با ایجاد پست‌های جذاب و استفاده از هشتگ‌های مرتبط، بیشتر دیده می‌شوند و می‌توانند مشتریان جدیدی را جذب کنند.

مارکتینگ رسانه‌های اجتماعی همچنین به برندها این امکان را می‌دهد تا بازخورد مخاطبان را جمع‌آوری کنند و محصولات یا خدمات خود را بر اساس ترجیحات آن‌ها بهبود بخشند. به‌طور کلی، مارکتینگ رسانه‌های اجتماعی یک راه موثر برای ایجاد آگاهی از برند، هدایت ترافیک به وب‌سایت و افزایش فروش است.

•  بازاریابی ویدئویی

ویدئو مارکتینگ (Video Marketing) نوعی از بازاریابی دیجیتال است که ایجاد و اشتراک گذاری ویدئوها برای تبلیغ یک برند، محصول یا خدمات را شامل می‌شود. از مارکتینگ ویدئویی می‌توان در پلتفرم‌های مختلف مانند رسانه‌های اجتماعی، وب‌سایت‌ها و مارکتینگ ایمیلی استفاده کرد. در Video Marketing محصولات به نمایش گذاشته می‌شوند و در مورد آن‌ها ویدئوهای توضیحی و تبلیغاتی تولید می‌شود. اگر بدانید تبلیغات یوتیوب چیست، متوجه خواهید شد این نوع تبلیغات زیر مجموعه Video Marketing است.

به‌عنوان مثال، یک برند تناسب اندام می‌تواند از Marketing ویدئویی برای نشان دادن روتین تمرینات خود استفاده کند و به مخاطبان خود انگیزه دهد تا فعال بمانند. آن‌ها با ایجاد ویدئوهای جذاب و آموزنده، بیشتر شناخته می‌شوند و مشتریان جدیدی را جذب می‌کنند.

مارکتینگ ویدئویی همچنین به برندها این امکان را می‌دهد که پیام خود را به شیوه‌ای قانع کننده‌تر از محتوای متنی سنتی منتقل کنند. به‌طور کلی، مارکتینگ ویدئویی روشی موثر برای ایجاد آگاهی از برند، تعامل با مخاطبان و افزایش نرخ تبدیل است.

• بازاریابی صوتی

در مارکتینگ صوتی (Voice Marketing) از تکنولوژی‌های صوتی مانند بلندگوهای هوشمند و دستیارهای مجازی برای تعامل با مشتریان و تبلیغ محصولات یا خدمات استفاده می‌شود. این شکل از Marketing روزبه‌روز بیشتر محبوب می‌شود؛ زیرا افراد بیشتری نسبت به گذشته از دستیارهای صوتی برای انجام جستجوهای آنلاین و خرید استفاده می‌کنند.

برای نمونه شرکتی را در نظر بگیرید که از یک بلندگوی هوشمند برای ارائه توصیه‌های شخصی‌سازی شده به مشتریان بر اساس خریدهای قبلی و سابقه جستجوی آن‌ها استفاده می‌کند. این روش می‌تواند شامل پیشنهاد محصولاتی باشد که احتمالاً کاربر به آن‌ها علاقه‌مند است.

همچنین می‌توان با کمک تکنیک‌های خلاقانه ویس مارکتینگ، تخفیف‌های انحصاری برای کالاهایی که احتمالا کاربر به آن‌ها علاقه دارد، ارائه کرد. از مارکتینگ صوتی برای ارائه پشتیبانی سریع مشتریان و پاسخ به سوالات متداول نیز می‌توان استفاده کرد.

• بازاریابی ایمیلی

ایمیل مارکتینگ (Email Marketing) روشی است که در آن از ایمیل برای تبلیغ محصولات، خدمات یا رویدادها به مخاطبان هدف استفاده می‌شود. این یک راه بسیار موثر برای ارتباط با مشتریان و افزایش فروش است.

به‌عنوان مثال، یک فروشگاه پوشاک می‌تواند یک ایمیل تبلیغاتی برای لیست مشترکین خود ارسال کند که و در آن کالاهای دارای تخفیف را تبلیغ کند. این ایمیل می‌تواند شامل تصاویری از محصولات در حال فروش، توضیح مختصری از فروش و یک تماس برای اقدام باشد که گیرنده را تشویق به خرید کند.

در Email Marketing همچنین می‌توان یک کد تخفیف انحصاری جهت تشویق گیرنده برای خرید ارائه کرد. ایمیل مارکتینگ می‌تواند راهی مقرون‌به‌صرفه و کارآمد برای دستیابی به مشتریان، ایجاد آگاهی از برند و افزایش فروش باشد.

•  بازاریابی مکالمه‌ای

بازاریابی مکالمه‌ای (Conversational Marketing) یک استراتژی است که در آن مشتریان از طریق مکالمات واقعی و شخصی برای ایجاد روابط و افزایش فروش درگیر می‌شوند. در این رویکرد از ربات‌های چت، چت زنده و سایر کانال‌های پیام‌رسان برای ارائه کمک و پشتیبانی فوری به مشتریان، پاسخ به سؤالات و راهنمایی آن‌ها در فرآیند خرید استفاده می‌شود.

شاید دیده باشید که برخی وب‌سایت‌ها از یک ربات چت برای خوشامدگویی به بازدیدکنندگان و ارائه کمک استفاده می‌کنند. این نمونه‌ای از Marketing مکالمه‌ای است. ربات چت می‌تواند برای درک نیازهای بازدیدکننده سؤال بپرسد و محصولات یا خدمات خاصی را بر اساس پاسخ آن‌ها توصیه کند. این رویکرد، تجربه شخصی و تعاملی بیشتری را برای مشتری ایجاد می‌کند، احتمال فروش را افزایش می‌دهد و رضایت کلی مشتری را بهبود می‌بخشد.

• بازاریابی همهمه‌ای – Buzz Marketing

باز مارکتینگ که به‌عنوان بازاریابی همهمه‌ای نیز شناخته می‌شود، یک استراتژی تبلیغاتی است که با ایجاد هیجان در مورد محصول یا خدمات از طریق گفتگو و توصیه در میان مصرف کنندگان، تقاضا برای خرید را افزایش می‌دهد. هدف مارکتینگ همهمه‌ای از ایجاد سروصدا در کمپین تبلیغاتی چیست؟ افزایش علاقه به برند است که منجر به افزایش فروش و آگاهی از برند می‌شود.

یکی از تکنیک‌هایی که شرکت اپل هنگام عرضه آیفون‌های جدید استفاده می‌کند، باز مارکتینگ است. اپل قبل از عرضه محصولات خود با به نمایش گذاشتن ویژگی‌ها و مزایای آن‌ها، سروصدای زیادی ایجاد می‌کند. در نتیجه هیجان و انتظار زیادی در میان مصرف‌کنندگان ایجاد می‌شود. این تکنیک منجر به صف‌های طولانی در خارج از فروشگاه‌های اپل در روز عرضه می‌شود و بسیاری از مردم به دریافت محصولات جدید این شرکت اشتیاق نشان می‌دهند. هیاهوی ایجاد شده از طریق مارکتینگ همهمه‌ای به اپل کمک کرد تا در هر بار عرضه محصول جدید، رکورد قبلی خود را بشکند و آیفون را به‌عنوان یک دستگاه ضروری معرفی کند.

•  اینفلوئنسر مارکتینگ

اینفلوئنسر مارکتینگ (Influencer Marketing) نوعی مارکتینگ رسانه‌های اجتماعی است که در آن کسب‌وکارها یا پیج‌های شخصی برای تبلیغ محصولات یا خدمات خود با افرادی که دنبال کنندگان زیادی در پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی دارند، همکاری می‌کنند. اینفلوئنسرها از شهرت آنلاین خود استفاده می‌کنند تا شما را به مخاطبان جدیدی معرفی کنند و میزان شناخت برند و فروشتان را افزایش دهند.

به‌عنوان مثال، اگر یک شرکت زیبایی با یک آرایشگر محبوب در اینستاگرام برای نمایش خط جدید رژ لب‌های خود همکاری کند، فالوورهای اینفلوئنسر که به توصیه‌های او اعتماد دارند، به احتمال زیاد محصولات آن برند را بررسی می‌کنند و خرید انجام می‌دهند.اینفلوئنسر مارکتینگ در سال‌های اخیر به‌طور فزاینده‌ای محبوب شده است، به ویژه در پلتفرم‌هایی مانند تبلیغات در اینستاگرام، یوتیوب و تیک تاک.

• بازاریابی اکتسابی

بازاریابی اکتسابی (Acquisition Marketing) به استراتژی‌ها و تاکتیک‌هایی اشاره دارد که توسط کسب‌وکارها برای به دست آوردن مشتریان یا کاربران جدید استفاده می‌شود. رایج‌ترین تاکتیک‌هایی که در این رویکرد استفاده می‌شود عبارت‌اند از تبلیغات پولی، بهینه‌سازی موتور جستجو (SEO)، محتوا مارکتینگ و بازاریابی رسانه‌های اجتماعی.

به‌عنوان مثال، یک شرکت از تبلیغات فیسبوک برای هدف قرار دادن کاربرانی که به محصولات آن‌ها علاقه نشان داده‌اند، استفاده می‌کند و یک کد تخفیف برای تشویق به خرید ارائه می‌دهد. شرکت دیگری محتوای وبلاگ خود را برای کلمات کلیدی خاصی بهینه‌سازی می‌کند تا ترافیک جستجوی ارگانیک جذب کرده و سرنخ ایجاد کند.

• بازاریابی متنی

بازاریابی متنی (Contextual Marketing) نوعی استراتژی مارکتینگ دیجیتال است که محتوای هدفمند یا تبلیغات را بر اساس رفتار و علایق کاربر ارائه می‌دهد. هدف مارکتینگ متنی ارائه تجربیات شخصی‌سازی شده به کاربر بر اساس مواردی ازجمله موقعیت مکانی، سابقه جستجو، نوع دستگاه و غیره است.

با استفاده از Contextual Marketing، کسب‌وکارها می‌توانند تعامل با کاربر را بهبود بخشند و احتمال جذب مشتری را افزایش دهند.به‌عنوان مثال، یک خرده فروش لباس، تبلیغات کت‌های زمستانی به کاربران مناطق سرد و لباس‌های تابستانی را به کاربران مناطق گرم نمایش می‌دهد. یا یک وب‌سایت رزرواسیون هتل، پیشنهاد رزرو هتل‌های مختلف و جاذبه‌های شهری که کاربر اخیراً جستجو کرده است را نمایش می‌دهد.

• بازاریابی شخصی سازی شده

استراتژی بازاریابی شخصی سازی شده (Personalized Marketing)، محتوا، پیام‌ها و محصولات یا خدمات را بر اساس علایق، رفتارها و اولویت‌های مصرف‌کننده‌ها متناسب می‌کند. این رویکرد، شما را قادر می‌سازد تا با مشتریان خود در سطح عمیق‌تری ارتباط برقرار کنید و تجربه خوبی ایجاد کنید.

مارکتینگ شخصی سازی شده یکی از مهم‌ترین استراتژی‌هایی است که شبکه‌های نمایش فیلم اینترنتی مانند نتفلیکس از آن بهره می‌برند. آن‌ها فیلم‌ها و نمایش‌های تلویزیونی را بر اساس سابقه تماشای قبلی و رتبه‌بندی بینندگان، توصیه می‌کند. این شرکت‌ها همچنین با شناخت موضوع اینکه ایمیل مارکتینگ چیست، ایمیل‌های شخصی‌سازی‌شده بر اساس عادات تماشای هر مشترک را برای او ارسال می‌کنند. آن‌ها با این تکنیک مشترکین خود را حفظ می‌کند و فروش را افزایش می‌دهند.

•  بازاریابی برند

برند مارکتینگ (Brand marketing)، عمل ایجاد و ارتقای یک تصویر، شخصیت و شهرت منحصربه‌فرد برای یک شرکت یا محصول است. برند مارکتینگ، هدف ایجاد یک هویت برند قوی و قابل تشخیص را دنبال می‌کند که باعث می‌شود در طول زمان مشتریان به برند وفادار شوند.

کانال‌های موجود برای استراتژی Marketing برند همان کانال‌هایی هستند که برای فعالیت‌های مارکتینگ محصول استفاده می‌شوند؛ ازجمله تبلیغات دیجیتال، تبلیغات متنی، تبلیغات شبکه‌های اجتماعی، تبلیغات ویدئویی همچون تبلیغات در یوتیوب و غیره. یک استراتژی خوب این است که از کانال‌های مختلف به صورت ترکیبی استفاده کنید تا مخاطبان گسترده‌ای به یک‌باره به برند جذب شوند.

برای مثال، شعار «Just Do It» نایک را در نظر بگیرید. این شعار مترادف با عملکرد و انگیزه ورزشی است و با دیدن آن، بلافاصله برند نایک به ذهن مخاطب می‌آید. استراتژی Marketing برند نایک بر اساس تبلیغ پیامی طراحی شده که به ورزشکاران و علاقه‌مندان به تناسب اندام، الهام می‌بخشد. این استراتژی به شرکت نایک کمک کرده تا به یکی از موفق‌ترین و تاثیرگذارترین برندها در صنعت پوشاک ورزشی تبدیل شود.

• بازاریابی وابسته

 

افیلیت مارکتینگ (Affiliate Marketing) همان بازاریابی پورسانتی است. در این روش، یک سایت، محصول سایت دیگری را تبلیغ می‌کند. در صورتی که خرید توسط مشتری انجام شود، درصدی از سود فروشنده اصلی به او تعلق می‌گیرد. برای درک بهتر اینکه این نوع بازاریابی چیست، به‌عنوان مثال، یک فروشگاه آنلاین را تصور کنید که می‌خواهد فروش خود را افزایش دهد، بنابراین مدیران آن تصمیم می‌گیرند یک برنامه مارکتینگ وابسته راه‌اندازی کنند. آن‌ها با وبلاگ نویسان و اینفلوئنسرهایی که دنبال کنندگان زیادی دارند تماس می‌گیرند و برای هر فروش که از طریق لینک ریفرال منحصربه‌فرد آن‌ها انجام می‌شود، به آن‌ها کمیسیون می‌دهند.

• بازاریابی مخفیانه

مارکتینگ مخفیانه (Stealth Marketing) روشی است که کاربران را به‌طور غیرمستقیم متقاعد می‌کند تا خرید انجام دهند.در ادامه یک مثال از مارکتینگ مخفیانه زمانی است که یک شرکت به افراد اینفلوئنسر پول می‌دهد تا محصولات آن‌ها را در رسانه‌های اجتماعی تبلیغ کنند؛ البته به گونه‌ای که افشا نشود بابت این کار پول دریافت کرده‌اند. در نتیجه توهم تایید واقعی را به جای تبلیغات پولی ایجاد می‌کنند. مثال دیگر، قرار دادن محصول در فیلم‌ها یا نمایش‌های تلویزیونی است که در آن محصولات به‌طور ماهرانه‌ای در خط داستانی ادغام می‌شوند.

سخن پایانی

اکنون که با این 19 روش Marketing آشنا شدید و فهمیدید که بازاریابی چیست، احتمالا این سوال برایتان پیش آمده است که: آیا می‌توان فقط از یک نوع Marketing استفاده کرد و دیگر نگران چیزی نبود؟ در پاسخ به این سوال می‌توان گفت که هر کدام از انواع مارکتینگ که در مورد آن‌ها بحث کردیم، به دلیلی توسعه یافته‌اند. برخی برای برتری پیدا کردن در بازار نسبت رقبا و برخی دیگر برای اصلاح سبک زندگی مشتریان استفاده می‌شوند؛ بنابراین هیچ کدام نمی‌توانند جایگزین دیگری شوند. برخی از بازاریابی سنتی استفاده می‌کنند و برخی از استراتژی دیجیتال مارکتینگ بهره می‌برند.

نکته این است که می‌توانید به لیست تکنیک‌های مارکتینگ که در این مقاله به شما معرفی کردیم، به‌عنوان راه‌حل‌های آماده برای دستیابی به هدف خود نگاه کنید. آشنایی با این تکنیک‌های آزمایش شده، کار شما یک بازاریاب را کمی سبک می‌کند. فقط کافی است برخی از روش‌های این لیست را انتخاب کنید و ببینید آیا آن‌ها برای کسب‌وکار شما کار می‌کنند یا خیر.